کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوفک،بوف،بوفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوفک،بوف،بوفه
لهجه و گویش تهرانی
غذای کودک
-
واژههای مشابه
-
بوفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: buffet] bufe ۱. محل مخصوص برای فروش مواد خوراکی، از قبیل نوشابهها، تنقلات در مکانهای عمومی چون مدرسه، اداره، هتل، سینما، و مانندِ آن.۲. کمد یا قفسهای با در شیشهای که ظروف و وسایل زینتی را در آن قرار میدهند.
-
buffet 1
بوفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی برای فروش غذا و نوشابه در مکانهای عمومی
-
بوفه
فرهنگ فارسی معین
(فِ) [ فر. ] ( اِ.)1 - قفسة ظروف ، چینی جا (فره ). 2 - محل فروش نوشابه و خوراکی در مکان های عمومی .
-
بوفه
لغتنامه دهخدا
بوفه . [ ف ِ ] (فرانسوی ، اِ) محل فروش نوشابه و مواد خوراکی در رستورانها و اماکن عمومی . || جای غذا خوردن در باشگاهها، تماشاخانه ها، ایستگاههای راه آهن و غیره . || قفسه ٔ چوبی یا فلزی که لوازم سفره را در آن جای دهند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
بوفه
دیکشنری فارسی به عربی
مقصف
-
بوف
واژگان مترادف و متضاد
بوم، جغد، کنگر، کوف، کوکنک
-
بوف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کوف› (زیستشناسی) buf = بوم٢: ◻︎ تو باز سدرهنشینی فلک نشیمن توست / چرا چو بوف کنی آشیان به ویرانه (ابنیمین: ۵۱۰ حاشیه).
-
بوف
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) جغد.
-
بوف
لغتنامه دهخدا
بوف . (اِ) پرنده ای است که به نحوست اشتهار دارد و آنرا بوم نیز گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). جغد. (فرهنگ فارسی معین ). مرغی است بنحوست معروف و آنرا کوف و بوم نیز گویند و به جغد مشهور است و بیشتر در ویرانه ها آشیانه کند. (آنندراج ) (جهانگیری ) (ا...
-
بوف
دیکشنری فارسی به عربی
بومة
-
بوف، پوف، بوفک، پوفک، پوفه
لهجه و گویش تهرانی
غذای مخصوص بچه
-
buffet breakfast
صبحانۀ بوفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] صبحانهای خودگزین که حداقل شامل صبحانۀ مخصوص میشود
-
buffet car
بوفۀ قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] واگنی در قطار برای فروش غذاهای سبک و نوشیدنی