کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوسانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پوسانه
/pusāne/
معنی
۱. فروتنی.
۲. چربزبانی برای فریب دادن کسی؛ چاپلوسی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوسانه
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (اِمص .) 1 - فروتنی . 2 - چاپلوسی ، چرب زبانی .
-
پوسانه
لغتنامه دهخدا
پوسانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِمص ) فریب دادن و فروتنی و بزبان خوش مردم را فریفتن . (برهان قاطع). بزبان شیرین کسی را فریفتن . (شرفنامه ).
-
پوسانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] pusāne ۱. فروتنی.۲. چربزبانی برای فریب دادن کسی؛ چاپلوسی.
-
جستوجو در متن
-
پوس
لغتنامه دهخدا
پوس .(اِ) چرب زبانی و فریب دادن و فروتنی کردن و بزبان خوش مردم را فریفتن باشد. (برهان ). تملق : بتدبیر شاید جهان خورد و پوس چو دستی نشاید گزیدن ببوس . سعدی (بوستان ).این شاهد محتاج بتأیید است چه در بعض نسخ بوستان این کلمه لوس آمده است با لام بجای پ ...