کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوز بَن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پک و پوز
لغتنامه دهخدا
پک و پوز. [ پ َ ک ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) پک و پوزه ، از اتباع . بصورت تحقیر، در تداول عوام ، شکل . ریخت . هیأت ظاهری . صورت ظاهر کسی اعم از بدن و لباس : پک و پوزش را ببین . بدپک و پوز. || بطور اخص ، دهان و اطراف آن : پک و پوزش را خرد کرد.- بی پک ...
-
بی دک و پوز
لغتنامه دهخدا
بی دک و پوز. [ دَ ک ُ ](ص مرکب ) (از: بی + دک + و + پوز) بی هیأت و قیافه . بی سر و وضع (در تداول با لحن تحقیر و تمسخر). (ازامثال عامیانه ٔ جمالزاده ). رجوع به دک و پوز شود.
-
سر و پوز
فرهنگ گنجواژه
شکل و قیافه.
-
پت و پوز
فرهنگ گنجواژه
دهان ،پوزه.
-
پر و پوز
فرهنگ گنجواژه
دهان.
-
پک و پُوز
فرهنگ گنجواژه
سر و وضع، ریخت ، صورت و لب، دهان و چانه.
-
پوز و برآمدگی
فرهنگ گنجواژه
برجستگی
-
تک و پوز
فرهنگ گنجواژه
دک و پوز.
-
چَک و پوز
فرهنگ گنجواژه
دهان.
-
دست و پوز
فرهنگ گنجواژه
دست و صورت.
-
دَک و پوز
فرهنگ گنجواژه
دهان و چانه، صورت.
-
دَک و پوز،دک و پز
لهجه و گویش تهرانی
سر و وضع ،صورت و چانه