کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوذینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوذینه
لغتنامه دهخدا
پوذینه . [ ن َ / ن ِ] (اِ) نعنع. نعناع جویباری . رجوع به پودینه شود.
-
واژههای همآوا
-
پوزینه
لغتنامه دهخدا
پوزینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) بوزینه . کپی . میمون . قرد. ج ، پوزینگان : بشما همان رسد که به پوزینگان رسید. (سندبادنامه چ استانبول ص 80). رجوع به بوزینه شود.
-
پوزینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] puzine = بوزینه