کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: point] puvan = پوئن
-
پوان
دیکشنری فارسی به عربی
نقطة
-
واژههای همآوا
-
پوئن
فرهنگ فارسی معین
(پُ ئَ) [ انگ . ] (اِ.) واحد تعیین برتری افراد یا تیم های ورزشی در یک مسابقه یا یک دوره از مسابقات که نتیجة بازی یا مسابقه را مشخص می کند، امیتاز (فره ).
-
پوئن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: point] po'an نمرهای که در کارهای کلاسی یا مسابقات هنری و ورزشی به شخص داده میشود.
-
جستوجو در متن
-
shutouts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیلات، پوان نیاوردن
-
shutout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیل، پوان نیاوردن
-
outpointed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخراج شده، سبقت گرفتن، پوان یا نمره بیشتر اوردن از
-
outpoints
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتیازات، سبقت گرفتن، پوان یا نمره بیشتر اوردن از
-
outpointing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیل کردن، سبقت گرفتن، پوان یا نمره بیشتر اوردن از
-
outpoint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه ضعف، سبقت گرفتن، پوان یا نمره بیشتر اوردن از
-
scoring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به ثمر رساند، امتیاز گرفتن، حساب کردن، بحساب آوردن، تحقیر کردن، ثبت کردن، پوان اورد ن، علامت گذاردن، پرداختن، با چوب خط حساب کردن
-
scored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به ثمر رساند، امتیاز گرفتن، حساب کردن، بحساب آوردن، تحقیر کردن، ثبت کردن، پوان اورد ن، علامت گذاردن، پرداختن، با چوب خط حساب کردن
-
scores
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمرات، امتیاز، نمره، نمره امتحان، چوب خط، حساب، نشان، حساب امتیازات، مارک، امتیاز گرفتن، حساب کردن، بحساب آوردن، تحقیر کردن، ثبت کردن، پوان اورد ن، علامت گذاردن، پرداختن، با چوب خط حساب کردن