کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پهلویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پهلویی
دیکشنری فارسی به عربی
فرع , فوري , قادم
-
واژههای مشابه
-
neighbouring tone, auxiliary tone
نغمۀ پهلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی نت گذر که به نت مبدأ باز میگردد
-
هم پهلویی
لغتنامه دهخدا
هم پهلویی . [هََ پ َ ] (حامص مرکب ) هم پهلو شدن . همراه رفتن . همراهی . گویا به معنی همراه شدن برای محافظت : چو بر بارگی کامرانیش دادبه هم پهلویی پهلوانیش داد.نظامی .
-
یک پهلویی
لغتنامه دهخدا
یک پهلویی . [ ی َ / ی ِ پ َ] (حامص مرکب ) لجاج . لجاجت . عناد. (یادداشت مؤلف ).سماجت . یکدندگی . استبداد برأی . || یک رنگی . یک رویی . مقابل دوپهلویی . و رجوع به یک پهلو شود.
-
stock rail
ریل پهلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریل ممتد و مستقیم سوزن که تیغۀ سوزن در دو حالت متفاوت با آن جفت میشود یا از آن فاصله میگیرد
-
هفت پهلویی
دیکشنری فارسی به عربی
مسبع
-
double neighbouring tones, changing tone, changing note, double neighbours
نغمههای پهلویی مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی تبدیل که در آن نُتهای اول و چهارم یکیاند
-
neighbouring six-four chord, auxiliary six-four chord, pedal six-four chord
آکورد چهارشش پهلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد چهارششی که معمولاً در قسمت ضعیف میزان میآید و بر روی درجات یکم یا چهارم تشکیل میشود و یک یا چند صدای آن نقش نت پهلویی را دارد و بمترین صدای آن از آکورد قبلی تا آکورد بعدی ثابت میماند
-
جستوجو در متن
-
laterad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بعدا، جنبی، پهلویی
-
pneumonic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنومونی، سینه پهلویی
-
sidewards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمت چپ، یک ور، پهلویی، از پهلو
-
sideward
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمت چپ، پهلویی، یک ور، از پهلو
-
triangularity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مثلثی، سهگوشی، سه پهلویی