کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پهلوگه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پهلوگه
/pahlugah/
معنی
= پهلوگاه: ◻︎ پهلوگه دخمه را گشادند / در پهلوی لیلیاش نهادند (نظامی۳: ۵۲۹).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پهلوگه
لغتنامه دهخدا
پهلوگه . [ پ َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) کنار. جنب : پهلوگه دخمه را گشادنددر پهلو لیلیش نهادند.نظامی .
-
پهلوگه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pahlugah = پهلوگاه: ◻︎ پهلوگه دخمه را گشادند / در پهلوی لیلیاش نهادند (نظامی۳: ۵۲۹).