کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پهلوگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پهلوگاه
/pahlugāh/
معنی
پهلو؛ کنار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پهلوگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← پهلوگاه ویژۀ اتوبوس
-
پهلوگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - پهلو، جنب . 2 - کنار.
-
پهلوگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پهلوگه› pahlugāh پهلو؛ کنار.
-
واژههای مشابه
-
bay taper
لچکی پهلوگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مکانی که از لبۀ چپ خط حرکت مستقیم شروع میشود و تا جایی که عرض خط انتظار گردش به چپ کامل میشود، ادامه مییابد متـ . لچکی خط انتظار
-
bay 2
پهلوگاه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] محلی تورفته در امتداد سطح سوارهرو برای توقف وسایل نقلیه، سوار و پیاده کردن مسافر یا تخلیه و بارگیری
-
berth
پهلوگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مکانی در اسکله که کشتی بتواند در آن پهلو بگیرد
-
lay-by
پهلوگاه اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مکانی بهصورت تورفتگی در کنار بزرگراه و آزادراه برای توقف اضطراری خودروها
-
loading berth
پهلوگاه بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محلی در اسکله که در آن شناور برای تخلیه و بارگیری پهلو میگیرد
-
ro-ro berth
پهلوگاه رورو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پهلوگاهی مجهز به شیبراهه که کشتیهای رورو در آن پهلو میگیرند
-
bus bay
پهلوگاه ویژۀ اتوبوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] انشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
-
جستوجو در متن
-
لچکی خط انتظار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← لچکی پهلوگاه
-
berthing
پهلوگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قرار گرفتن یا قرار دادن کشتی در پهلوگاه متـ . پهلودهی
-
full shadowed lane
دهانۀ قیفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] دهانهای که در هنگام شروع لچکی پهلوگاه، بعد از تکمیل لچکی ورود پدید آید