کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پنزه
/panze/
معنی
نوعی رقص که چند تن دست یکدیگر را بگیرند و با هم برقصند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پنزه
فرهنگ فارسی معین
(پَ زَ یا زِ) [ معر. ] (اِ.) = پنجه . پنجک . فنرج : رقص مخصوص و آن چنان است که جمعی دست یکدیگر را گیرند و با هم برقصند؛ فنزج .
-
پنزه
لغتنامه دهخدا
پنزه . [ پ َزَ / زِ ] (اِ) نوعی رقص است و آن چنان باشد که جمعی دست یکدیگر را گرفته با هم برقصند. (برهان قاطع). پنجه . فنزج . پنجک . و نیز رجوع به پنجک و پنجه شود.
-
پنزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پنجه، پنجک، فنزج› [قدیمی] panze نوعی رقص که چند تن دست یکدیگر را بگیرند و با هم برقصند.
-
واژههای مشابه
-
پُنزَه
لهجه و گویش بختیاری
ponza پانزده.
-
واژههای همآوا
-
پُنزَه
لهجه و گویش بختیاری
ponza پانزده.
-
جستوجو در متن
-
پنجه
لغتنامه دهخدا
پنجه . [ پ َ ج َ /ج ِ ] (اِ) پنج انگشت با کف دست و پا باشد از انسان و حیوانات دیگر. (برهان قاطع). پنج انگشت دست از مچ تا سر انگشتان . راحة. (منتهی الارب ). تمام کف با انگشتان و نیز انگشتان به تنهائی بی کف . (زمخشری ) (منتهی الارب ). || برثُن (در شیر ...