کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پند نیو شان
واژهنامه آزاد
پندشنو/ پند پذیر
-
حاوی پند یا گفته های اخلا قی
دیکشنری فارسی به عربی
بديهي
-
جستوجو در متن
-
عظت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عظة، جمع: عِظات] [قدیمی] 'ezat آنچه با آن پند میدهند؛ کلام واعظ؛ پند.
-
نصیحت
فرهنگ واژههای سره
پند، اندرز، سفارش، پند یا اندرز
-
مُزْدَجَرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
پند گیری - پند گرفتن (مصدر میمی)
-
پندآگین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] pand[']āgin ۱. پر از پند.۲. آمیخته به پند.
-
وعظ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] va'z ۱. پند دادن؛ نصیحت کردن.۲. (اسم) پند و اندرز.
-
متعظ
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَّ عِ) [ ع . ] (اِفا.) پند پذیرنده ، کسی که پند و موعظه را بپذیرد.
-
aphorisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعاریف، پند و موعظه، کلمات قصار، پند، سخن کوتاه، کلام موجز
-
إخَذَ بالنّصيحَة
دیکشنری عربی به فارسی
پند گرفت , اندرز گرفت , نصيحت را گوش کرد , حرف را قبول کرد , درس گرفت (پند شنيد)
-
باعث عبرت دیگران
فرهنگ واژههای سره
مایه پند دیگران
-
عبرت
فرهنگ واژههای سره
پند، پندآموز
-
عبرت آموز
فرهنگ واژههای سره
پند آموز
-
نصیحت کردن
فرهنگ واژههای سره
پند دادن، اندرز دادن
-
اتعاظ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ette'āz پند گرفتن.