کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنداشته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پنداشته
/pendāšte/
معنی
آنچه به خیال، گمان، و وهم آمده؛ پنداریده؛ تصورشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
انگاشته، متصور، مفروض، موهوم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پنداشته
واژگان مترادف و متضاد
انگاشته، متصور، مفروض، موهوم
-
پنداشته
فرهنگ فارسی معین
(پِ تِ) (ص مف .) 1 - تصور کرده . 2 - موهوم .
-
پنداشته
لغتنامه دهخدا
پنداشته . [ پ ِ ت َ / ت ِ ](ن مف ) بمعنی تصورکرده و اندیشه کرده یعنی خیال کرده ... (آنندراج ). || موهوم . (مهذب الاسماء).
-
پنداشته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) pendāšte آنچه به خیال، گمان، و وهم آمده؛ پنداریده؛ تصورشده.
-
جستوجو در متن
-
انگاشته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) 'engāšte تصورشده؛ پنداشته.
-
متصور
واژگان مترادف و متضاد
انگاشته، پنداشته، قابلتصور، ممکن
-
انگاشته
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) (ص مف .) پنداشته ، تصور شده .
-
prescriptive grammar, normative grammar
دستور تجویزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دستوری که بهجای توصیف وضعیت واقعی زبان به تجویز صورتهایی میپردازد که صحیح پنداشته میشوند
-
adverse terms of trade
رابطۀ مبادلۀ نامساعد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نوعی رابطۀ مبادله که باتوجهبه یک مبنای مشخص یا در مقایسه با تجربهای در گذشته، نامناسب پنداشته شود
-
مستحل
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ حَ لّ) [ ع . ] (اِمف .) حلال پنداشته شده .
-
پنداریده
لغتنامه دهخدا
پنداریده . [ پ ِ دَ / دِ ] (ن مف ) پنداشته . گمان کرده .
-
هفت باغ
لغتنامه دهخدا
هفت باغ . [ هََ ](اِ مرکب ) کنایت از دنیاست و هفت اقلیم : پنداشته ای تو کم چراغی آرایش روی هفت باغی ؟(منسوب به نظامی ).
-
misdemeanor, minor crime, summary offense
جنحۀ کوچک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرمی که به دلیل داشتن مجازات کمتر در مقایسه با جنحۀ بزرگ کماهمیت پنداشته میشود و محکومیت حبس یک سال یا کمتر دارد
-
انگاریده
لغتنامه دهخدا
انگاریده . [ اَ / اِ دَ / دِ ] (ن مف ) تصورشده . پنداشته . و رجوع به انگاریدن و انگاردن و انگار و انگارده و انگاشتن شود.