کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنداشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
conceiving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصور کردن، فهمیدن، پنداشتن، ابستن شدن
-
fancying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فانتزی، تصور کردن، علاقه داشتن به، پنداشتن
-
حسبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] hesbān گمان کردن؛ ظن بردن؛ پنداشتن.
-
counted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمارش شده، شمردن، حساب کردن، پنداشتن
-
تَصْدِيقَ
فرهنگ واژگان قرآن
راستي چيزي را تأييد کردن - راست پنداشتن
-
حساب آوردن
واژهنامه آزاد
به شمار آوردن، پنداشتن، تلقی کردن
-
محسبة
لغتنامه دهخدا
محسبة. [ م َ س َ / س ِ ب َ ] (ع مص ) حسبان .پنداشتن چیزی را. (منتهی الارب ). پنداشتن . پنداشت .
-
خیال کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گمان کردن، پنداشتن ۲. تصور کردن
-
استکراه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estekrāh کراهت داشتن؛ ناپسند دانستن؛ ناخوش پنداشتن.
-
گمان بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بُ دَ) (مص ل .) پنداشتن .
-
conceive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصور کنید، تصور کردن، فهمیدن، پنداشتن، ابستن شدن
-
disesteeming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی حرمتی، کم گرفتن، ناچیز پنداشتن
-
deems
دیکشنری انگلیسی به فارسی
می فهمه، خیال کردن، پنداشتن، فرض کردن، عقیده داشتن
-
deemed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقی می شود، خیال کردن، پنداشتن، فرض کردن، عقیده داشتن
-
presupposing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش فرض، پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، متضمن بودن، در برداشتن