کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنداشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پنداشت
/pendāšt/
معنی
١. = پنداشتن
۲. (اسم) پندار؛ خیال؛ گمان؛ فرض.
۳. (اسم مصدر) [مجاز] عُجب؛ غرور؛ تکبر؛ خودبینی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
انگار، انگاره، انگاشت، پندار، خیال، گمان، وهم
فعل
بن گذشته: پنداشت
بن حال: پندار
دیکشنری
assumption, conception, fancy, idea, judgment, supposition, thought
-
جستوجوی دقیق
-
پنداشت
واژگان مترادف و متضاد
انگار، انگاره، انگاشت، پندار، خیال، گمان، وهم
-
پنداشت
لغتنامه دهخدا
پنداشت . [ پ ِ ] (مص مرخم ، اِمص ) اسم از پنداشتن . پندار. خیال . ظن . گمان . وهم . حسبان . محسبة : الهی پنداشتم ترا شناختم اکنون پنداشت خود رادر آب انداختم . (خواجه عبداﷲ انصاری از آنندراج ).پنداشت نیست ، هست حقیقت ، از این سخن زینسان سخن بگوش تو از...
-
پنداشت
فرهنگ فارسی عمید
(بن ماضیِ پنداشتن) [قدیمی] pendāšt ١. = پنداشتن۲. (اسم) پندار؛ خیال؛ گمان؛ فرض.۳. (اسم مصدر) [مجاز] عُجب؛ غرور؛ تکبر؛ خودبینی.
-
پنداشت
دیکشنری فارسی به عربی
فرضية
-
جستوجو در متن
-
خیال کرد
فرهنگ واژههای سره
پنداشت
-
فرض کرد
فرهنگ واژههای سره
پنداشت
-
حَسِبَ
فرهنگ واژگان قرآن
پنداشت
-
حَسِبَتْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
پنداشت که آن
-
ظن
واژهنامه آزاد
پنداشت.
-
تخیل
فرهنگ واژههای سره
انگارش، پندار، پنداشت
-
تفکر
فرهنگ واژههای سره
اندیشگری، اندیشه، پنداشت
-
انگاشت
واژگان مترادف و متضاد
پندار، پنداشت، توهم، خیال، گمان
-
حسبان
واژگان مترادف و متضاد
۱. گمان، پنداشت، پندار ۲. گمان کردن، پنداشتن
-
ایهام
واژگان مترادف و متضاد
۱. پندار، پنداشت، گمان، ۲. شبههپردازی