کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنجره اتومبیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پنجره اتومبیل
دیکشنری فارسی به عربی
زجاجة امامية
-
واژههای مشابه
-
window 1
پنجره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] محدودهای مستطیلشکل در پرده که نمایندۀ کار معینی است
-
window 2, labium, mouth
پنجره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] روزنی در برخی نایها که در آنها هوای عبوری از سرِ مجرای هوا با برخورد به لبۀ تیز روزن، صدا تولید میشود
-
optical window
پنجرۀ اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] 1. قطعهای شیشهای یا از هر مادۀ شفاف دیگر که از آن برای گذر نور به سامانۀ اپتیکی استفاده شود 2. هر ناحیۀ مشخصی از طیف الکترومغناطیس که بهمنظور خاصی انتخاب شود متـ . پنجرۀ نوری
-
windowing
پنجرهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تقسیم یک صفحه به مجموعهای از پنجرهها
-
therapeutic window
پنجرۀ درمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] بازهای که میان سطح کماثر و سطح سمی دارو در خون وجود دارد
-
cosmological window
پنجرۀ کیهانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ناحیۀ طیفی در طولِموج حدود 5/3 میکرومتر که در آن نور منطقۀالبروجی به حداقل میرسد
-
پنجرۀ نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] ← پنجرۀ اپتیکی
-
خاتون پنجره
لغتنامه دهخدا
خاتون پنجره . [ پ َ ج َ رَ / رِ ] (اِ مرکب )بازیچه ای است که اطفال از پنج چوب باریک می سازند.
-
پشت پنجره
دیکشنری فارسی به عربی
باب
-
پنجره مشبک
دیکشنری فارسی به عربی
شبکة
-
پنجره اهنی
دیکشنری فارسی به عربی
مبشارة
-
تخته پنجره
لهجه و گویش تهرانی
نیم هلالی مشبک شرابهدار از طلا
-
درو پنجره
فرهنگ گنجواژه
مجموعه درهای ساختمان.