کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پناهنده شد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پناهنده شد
دیکشنری فارسی به عربی
استجدي
-
واژههای مشابه
-
پناهنده شدن
لغتنامه دهخدا
پناهنده شدن . [ پ َ هََ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پناهیدن . پناه بردن . التجاء.
-
پناهنده شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتماء
-
جستوجو در متن
-
استجدي
دیکشنری عربی به فارسی
تمنا كرد , طلب كرد , گدايى كرد , التماس كرد , دست به دامن شد , متوسل شد , پناهنده شد , تكدى كرد
-
اِحْتَمَي (بـ، عِنْدَ، مِنْ)
دیکشنری عربی به فارسی
را پناه داد , حمايت کرد از , محافظت کرد از , حفاظت کرد از , نگهداري کرد از , پناه جست (گرفت) به , پناهنده شد به
-
عنقاء
لغتنامه دهخدا
عنقاء. [ ع َ ] (اِخ ) پشته ای است فوق کوهی بلند. (منتهی الارب ). گویند تپه ای است بالای کوهی کوچک و مشرف ، که عبداﷲبن مجیب قتال چون شخصی را کشته بود از ترس سلطان بدانجا پناهنده شد. و آن را در نواحی بحرین دانسته اند. رجوع به معجم البلدان شود.
-
ملن
لغتنامه دهخدا
ملن . [ م ِ ل ُ ] (اِخ ) مترجم یونانی داریوش که بواسطه ٔ مرض در راه مانده بود و با رسیدن اسکندر بدانجا به او پناهنده شد و گزارشهای جنگی را به اسکندر داد. (از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1441).
-
نجیب الدین
لغتنامه دهخدا
نجیب الدین . [ن َ بُدْ دی ] (اِخ ) بهاءالملک . وی از طرف سلطان محمد خورازمشاه حکومت مرو داشت و چون در فتنه ٔ تاتار مغولان قصد مرو کردند، شهر را رها کرده به قلعه ای پناهنده شد و سپس به مازندران رفت و مغولان را به تسخیر مرو [ که مجدداً به دست مجیرالملک...
-
باقرخان
لغتنامه دهخدا
باقرخان . [ ق ِ ] (اِخ ) باقرخان خراسکانی از امرای آقا محمدخان قاجار در اصفهان . جعفرخان زند پسر صادق خان در اوائل ماه صفر 1200 هَ . ق . متوجه اصفهان شد و باقرخان خراسکانی که اصفهان را از طرف آقامحمدخان در تصرف داشت به قلعه ٔ طبرک پناهنده گردید و مدت...
-
راوا
واژهنامه آزاد
نام (سازمان زنان انقلابی افغانستان) که عمدتاً درشهر کویتۀ پاکستان درسالهای دهۀ هشتاد سدۀ بیست، توسط یک عده دختران وزنان مهاجرافغان، درپیروی از اندیشه های مارکسیستهای چینی ایجاد شد، خانم سیما سمر رئیس کمسیون مستقل حقوق بشرافغانستان ازرهبران این گروه م...
-
اسکندربیک
لغتنامه دهخدا
اسکندربیک . [ اِ ک َ دَ ب َ ] (اِخ ) یکی از بزرگان اواخر عهد تیموریه که میرزا علاءالدوله بوثاق او پناهنده شد و او را بامر بابرمیرزا بیرون کشیده ببعضی از اهل اعتماد سپردند. (حبیب السیر جزو 3 از ج 3 ص 222).
-
الوزاگا
لغتنامه دهخدا
الوزاگا. [ اُ ل ُ ] (اِخ ) سالوستیانو. سیاستمدار اسپانیایی (1805-1873 م .). وی بسبب عقیده ٔ لیبرالیسم (آزادیخواهی ) محکوم بمرگ شد (1823 م .) ولی بفرانسه پناهنده گردید. مدتی سفارت اسپانیا در فرانسه را بر عهده داشت و در انقلاب 1868م . شرکت کرد. (لاروس ...
-
مشرف الدوله
لغتنامه دهخدا
مشرف الدوله . [ م ُ ش َرْ رَ فُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) برادر کهتر سلطان الدوله ازپادشاهان آل بویه (هشتمین از دیالمه ٔ عراق ). در سال 411 هَ .ق . لشکریان در بغداد بر سلطان الدوله شوریدندو او را از امارت عزل کرده ، برادر کوچکترش ابوعلی مشرف الدوله را بجای ا...