کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پل م پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ادره پل
لغتنامه دهخدا
ادره پل . [ ] (اِخ ) ادره پول . اتره پول . قصبه ای در 60 هزارگزی شمال شرقی صوفیه به بلغارستان در دامنه ٔ کوهی بهمین نام ، صاحب 2000 سکنه و در زمان عثمانیان جزو قضای اورخانیه بود.
-
پل آبگینه
لغتنامه دهخدا
پل آبگینه . [پ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) بر کنار راه شیراز و کازرون میان کاروانسرای میان کتل و کازرون در 999600 گزی طهران .
-
پل ابریشم
لغتنامه دهخدا
پل ابریشم . [پ ُ ل ِ اَ ش َ ] (اِخ ) این نام در حبیب السیر (جزء 3 از ج 3 ص 217) آمده است و ظاهراً پلی است در نواحی خراسان . در آنندراج آمده است که آن پلی است در بسطام .
-
پل ابواسحاق
لغتنامه دهخدا
پل ابواسحاق . [ پ ُ ل ِ اَ اِ ] (اِخ ) نام پلی در تبریز. (ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 244).
-
پل اسبی
لغتنامه دهخدا
پل اسبی . [ پ ُ ل ِ اَ ] (اِخ ) نام محلی در دوراهی حرمک به زابل میان لوتک و پل محمدآباد در 104500گزی دوراهی حرمک .
-
پل بالان
لغتنامه دهخدا
پل بالان . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) پلی و بندی است نزدیک هرات . گویند اسکندر، اول آن پل را ساخته و پس از آن هرات را بنا کرده است . این نام در حبیب السیر (چ طهران جزء 3 از ج 3 ص 254) بصورت بالیان آمده است و در موضع دیگر (جزء 2 از ج 3 ص 120) بصورت بالان .
-
پل بامیان
لغتنامه دهخدا
پل بامیان . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام پلی در غزنین قدیم . ابوالفضل بیهقی گوید : و این پل بامیان در آن روزگار (قبل از نهم رجب 422) بر این جمله نبود پلی بود قوی به ستونهای قوی برداشته ، و پشت آن استوار پوشیده ، کوتاه گونه ، و بر پشت آن دو رسته دکان برابر ...
-
پل برنجی
لغتنامه دهخدا
پل برنجی . [ پ ُ ل ِ ب ِ رِ ] (اِخ ) پل و قریه ای است در حومه ٔ شیراز و چهارفرسنگی جنوب شیراز. (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
پل بستل
لغتنامه دهخدا
پل بستل . [ پ ُ ل ِ ب َ ت َ ] (اِخ ) نام پلی که به امر شاه عباس بر اتجان رود شعبه ٔ رود طالار ساخته اند. (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 43).
-
پل تابان
لغتنامه دهخدا
پل تابان . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام پلی بر آب مرغاب در خراسان قدیم . (حبیب السیر جزء 3 از ج 3 ص 260 و 293).
-
پل تنگ
لغتنامه دهخدا
پل تنگ . [ پ ُ ل ِ ت َ ] (اِخ ) رجوع به قلعه ٔ پل تنگ شود.
-
پل جاجرم
لغتنامه دهخدا
پل جاجرم . [ پ ُ ل ِ ج َ ] (اِخ ) نام پلی در قصبه ٔ جاجرم بخراسان . (حبیب السیر چ طهران جزء 3 از ج 3 ص 252).
-
پل جاجرود
لغتنامه دهخدا
پل جاجرود. [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش افچه در شهرستان تهران دارای 49 تن سکنه . کاروانسرای شاه عباسی دارد که قابل استفاده است . اطراف این محل شکارگاه سلطنتی است . دو قهوه خانه سر پل و سرراه شوسه واقع است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
پل جلفا
لغتنامه دهخدا
پل جلفا. [ پ ُ ل ِ ج ُ ] (اِخ ) رجوع به پل اﷲوردی خان شود.
-
پل جوبی
لغتنامه دهخدا
پل جوبی . [ پ ُ ل ِ] (اِخ ) و بعضی از مورخین آنرا پل چوبی نوشته اند. این پل برای رفت و آمد هفت دست و آئینه خانه بود و روی این پل جوی آبی روان بوده به این مناسبت آن را پل جوبی مینامیدند. فاصله ٔ این پل تا پل چهارباغ تقریباًهزار ذرع است تاریخ ساختمان آ...