کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پل سالار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طاق پل
لغتنامه دهخدا
طاق پل . [ ق ِپ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چشمه ٔ پل : در طریق عشقبازی از کسی کم نیستم موج سیلاب غمم پهلو بطاق پُل زند.محمدقلی سلیم (از آنندراج ).
-
سن پل
لغتنامه دهخدا
سن پل . [ سَم ْ پ ُ ] (اِخ ) یکی از حواریون است که در باب دین مسیح رسائل چند نگاشت و در 67 م .در شهر رم بقتل رسید. (ترجمه ٔ تاریخ تمدن قدیم ایران تألیف فوستل دوکولانژ). بولس . رجوع به بولس شود.
-
قشلاق پل
لغتنامه دهخدا
قشلاق پل . [ ق ِ پ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 24 هزارگزی جنوب خاوری سقز و کنار رودخانه ٔ جغتو است . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری است . سکنه ٔ آن 120 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، حبوبات ، ...
-
ادره پل
لغتنامه دهخدا
ادره پل . [ ] (اِخ ) ادره پول . اتره پول . قصبه ای در 60 هزارگزی شمال شرقی صوفیه به بلغارستان در دامنه ٔ کوهی بهمین نام ، صاحب 2000 سکنه و در زمان عثمانیان جزو قضای اورخانیه بود.
-
پل آبگینه
لغتنامه دهخدا
پل آبگینه . [پ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) بر کنار راه شیراز و کازرون میان کاروانسرای میان کتل و کازرون در 999600 گزی طهران .
-
پل ابریشم
لغتنامه دهخدا
پل ابریشم . [پ ُ ل ِ اَ ش َ ] (اِخ ) این نام در حبیب السیر (جزء 3 از ج 3 ص 217) آمده است و ظاهراً پلی است در نواحی خراسان . در آنندراج آمده است که آن پلی است در بسطام .
-
پل ابواسحاق
لغتنامه دهخدا
پل ابواسحاق . [ پ ُ ل ِ اَ اِ ] (اِخ ) نام پلی در تبریز. (ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 244).
-
پل اسبی
لغتنامه دهخدا
پل اسبی . [ پ ُ ل ِ اَ ] (اِخ ) نام محلی در دوراهی حرمک به زابل میان لوتک و پل محمدآباد در 104500گزی دوراهی حرمک .
-
پل امیل
لغتنامه دهخدا
پل امیل . [ پ ُ اِ ] (اِخ ) کنسول روم در 219 و 216 ق . م . که در نبرد کان بقتل رسید.
-
پل امیل
لغتنامه دهخدا
پل امیل . [ پ ُ اِ ] ملقب به لو ماسدونیک (مقدونی ). پسر پل امیل مذکور در فقره ٔ قبل . کنسول در 181 و 168 ق . م . و فاتح پرسه در پیدنا یکی از رؤسای گروه اشرف در روم . مولد بسال 230 و وفات در 160 ق . م .
-
پل اول
لغتنامه دهخدا
پل اول . [ پ ُ ل ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) امپراطور روسیه پسر کاترین دوم متولد در پطرسبورگ بسال 1754 م . وی از 1796 تا 1801 م . سلطنت کرد و بر اثر توطئه ٔ درباری کشته شد.
-
پل اول
لغتنامه دهخدا
پل اول .[ پ ُ ل ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پاپ از سال 757 تا 767 م .
-
پل بالان
لغتنامه دهخدا
پل بالان . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) پلی و بندی است نزدیک هرات . گویند اسکندر، اول آن پل را ساخته و پس از آن هرات را بنا کرده است . این نام در حبیب السیر (چ طهران جزء 3 از ج 3 ص 254) بصورت بالیان آمده است و در موضع دیگر (جزء 2 از ج 3 ص 120) بصورت بالان .
-
پل بامیان
لغتنامه دهخدا
پل بامیان . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام پلی در غزنین قدیم . ابوالفضل بیهقی گوید : و این پل بامیان در آن روزگار (قبل از نهم رجب 422) بر این جمله نبود پلی بود قوی به ستونهای قوی برداشته ، و پشت آن استوار پوشیده ، کوتاه گونه ، و بر پشت آن دو رسته دکان برابر ...
-
پل برنجی
لغتنامه دهخدا
پل برنجی . [ پ ُ ل ِ ب ِ رِ ] (اِخ ) پل و قریه ای است در حومه ٔ شیراز و چهارفرسنگی جنوب شیراز. (فارسنامه ٔ ناصری ).