کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پلکآماس زاویهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پُلُکْ
لهجه و گویش گنابادی
polok در گویش گنابادی یعنی پاره ، پوره ، قطعه قطعه ، خرد کردن ، از بین بردن
-
پُلَکْ
لهجه و گویش گنابادی
polak در گویش گنابادی یعنی چشمک ، چشمک زدن ، این واژه گاهی بصورت ترکیبی بصورت خرپلک به کار میرود.
-
blepharitis, palpebritis
پلکآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] التهاب پلکها
-
blepharoplegia
پلکفلجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فلج ماهیچۀ یک پلک، یا هر دو پلک یک چشم
-
تلک پلک
لغتنامه دهخدا
تلک پلک . [ت ِ ل ِ پ ِ ل ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول مردم رخت و متاع ناچیز خانه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
پلک گیر
لغتنامه دهخدا
پلک گیر. [ پ ِ ] (اِ مرکب ) افزار جراحی که فرودآوردن پلک چشم را بکار رود.پل کله . [ پ ُ ل ِ ک َ ل َ ] (اِخ ) نام پلی در اصفهان که در سی وشش هزارگزی پل زمانخان واقع است و دهنه های آن بسیار مرتفع ساخته شده است . (از کتاب اصفهان تألیف حسین نورصادقی ص 3...
-
لُکُّ پُلُکْ
لهجه و گویش گنابادی
lokopolouk در گویش گنابادی یعنی قطعه قطعه ، تجزیه شده ، جدا شدن ، فاصله گرفتن
-
پلک چشم
دیکشنری فارسی به عربی
جفن , غطاء
-
اَلِک پِلَک
لهجه و گویش گنابادی
alek pelak در گویش گنابادی به معنای رنگ و وارنگ ، ملون ، خال خال و رنگی ، به رنگ های درهم و برهم و می گویند ، نقاشی بی محتوا و رنگ و وارنگ.
-
شعیره پلک
واژهنامه آزاد
گل مژۀ پلک.
-
nonulcerative blepharitis, seborrhic blepharitis, squamous blepharitis
پلکآماس بیزخم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پلکآماسی که با شورۀ پوست سر و ابروها و پوست پشت گوش همراه است
-
blepharitis angularis
پلکآماس زاویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پلکآماس زخمناکی که رابط داخلی (medial commisure) را مبتلا و نقطۀ اشکی (punctum lacrimalis) را مسدود میکند
-
blepharitis ulcerosa
پلکآماس زخمناک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شکل زخمناک پلکآماس حاشیهای
-
تلک و پلک
لغتنامه دهخدا
تلک و پلک . [ ت ِ ل ِ ک ُ پ ِ ل ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) تلک پلک . رجوع به همین کلمه شود.
-
هِلِک و پِلِک
لهجه و گویش تهرانی
اثاث مختصر