کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پلنگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پلنگین
/palangin/
معنی
پلنگوار؛ مانند پلنگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پلنگین
لغتنامه دهخدا
پلنگین . [ پ َ ل َ ] (ص نسبی ) پلنگ دار : رهت مارین و کهسارش پلنگین گیاه و سنگش از خون تو رنگین .فخرالدین اسعد (ویس و رامین ).
-
پلنگین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به پلنگ) [قدیمی] palangin پلنگوار؛ مانند پلنگ.
-
جستوجو در متن
-
مارین
لغتنامه دهخدا
مارین . (ص نسبی ) از «مار» (خزنده ٔ معروف ) + «ین » (پساوندی که چون در آخر اسم درآید صفت نسبی سازد). ماردار. پر از مار. مارلاخ : رهت مارین و کهسارت پلنگین گیا و سنگش از خون تو رنگین .(ویس و رامین ).
-
خان جمال
لغتنامه دهخدا
خان جمال . [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر و کلیایی شهرستان کرمانشاهان . این ناحیه در 15 هزارگزی شمال سنقر کنار راه فرعی سنقر به خسروآباد قرار دارد. این دهکده در دشت واقع و دارای آب و هوای مناطق سردسیری است . سکنه ٔ آنجا 580 تن که ...