کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پفکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پفکی
/pofaki/
معنی
هرچیز پوک و بسیارسبک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پفکی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) (عا.) بسیار سست و ضعیف ، سخت بی دوام .
-
پفکی
لغتنامه دهخدا
پفکی . [ پ ُ ف َ ] (ص نسبی ) در تداول عوام سخت سست و ضعیف . سخت بی دوام .
-
پفکی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) pofaki هرچیز پوک و بسیارسبک.
-
واژههای مشابه
-
popcorn polymerization,
بسپارش پُفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] جدا شدن ذرات بسپار کوچک و غیرشفاف در هنگام بسپارش رادیکالی
-
popcorn
ذرتپفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دانۀ پفکردۀ ذرت
-
پُفک،پفکی
لهجه و گویش تهرانی
پوک ،باد کرده،چاق،بی بُنیه،بی زور
-
جستوجو در متن
-
puffily
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پفکی
-
چاق لَمبه
لهجه و گویش تهرانی
چاق پفکی
-
چاق و لَمبه
لهجه و گویش تهرانی
چاق پفکی
-
لَف و لوف
فرهنگ گنجواژه
گوشت و پیه ،پفکی و سبک.
-
پاپ کورن
فرهنگ فارسی معین
(کُ رْ) [ انگ . ] (اِ.) دانة پف کردة ذرت ، ذرت پفکی . (فره ).
-
لَم لَم زدن،لَم لَمو
لهجه و گویش تهرانی
تکان خوردن گوشت بدن آدم چاق،چاق پفکی
-
puff paste
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خمیر پف، خمیر پف دار، ادم توخالی، نان شیرینی پف کرده، ادم پفکی، پفک