کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشم و کشک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پشم و کشک
فرهنگ گنجواژه
بساط، موضوع مورد مناقشه.
-
واژههای مشابه
-
پَشم
لهجه و گویش بختیاری
pašm پشم.
-
پِشُم
لهجه و گویش بختیاری
pešom ورم، آماس.
-
پشم ریختن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ)(مص ل .) بی اعتبار شدن .
-
پشم کشیدن
فرهنگ فارسی معین
(پَ. کِ دَ) (مص ل .) 1 - دور کردن . 2 - تفرقه انداختن .
-
پشم چال
لغتنامه دهخدا
پشم چال . [ پ َ ] (اِخ ) رجوع به پشمه چال شود.
-
پشم چاه
لغتنامه دهخدا
پشم چاه . [ پ َ ] (اِخ ) نام بلوکی در لاهیجان واقع در شمال آن دارای 1059 خانوار. (از جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان ص 271).
-
پشم چینی
لغتنامه دهخدا
پشم چینی . [پ َ ] (حامص مرکب ) عمل چیدن یا بریدن پشم حیوانات .
-
پشم وزغ
لغتنامه دهخدا
پشم وزغ . [ پ َ وَ زَ ] (اِ مرکب ) جُل وزغ . طُحلب . چغزلاوَه . خَزَه . گاواب . غوک جامَه .ثَورالماء. جامه ٔ غوک . خُبزُالضفادِع . فرزد. چِم . جُل بَک . بزغمه . چغزبازه .
-
پشم سبز
دیکشنری فارسی به عربی
يشم
-
پشم کندن
دیکشنری فارسی به عربی
حبوب
-
نخ پشم
دیکشنری فارسی به عربی
صوف
-
پشم چینی
دیکشنری فارسی به عربی
دبوس
-
پشم ریشته
دیکشنری فارسی به عربی
قماش صوفي