کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشتوپناه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پشتوپناه
مترادف و متضاد
پشتیبان، تکیهگاه، حامی، ظهیر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پشتوپناه
واژگان مترادف و متضاد
پشتیبان، تکیهگاه، حامی، ظهیر
-
واژههای همآوا
-
پشت و پناه
لغتنامه دهخدا
پشت و پناه . [ پ ُ ت ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مددکار. یاریگر. حامی . ظهیر. ثِمال . (مهذب الاسماء) : بهر کار پشت و پناهم توئی نماینده ٔ رای و راهم توئی . فردوسی .بیامد ترا کردپشت و پناه کنون زو چه دیدی که بردت ز راه . فردوسی .که هستی تو پشت و پ...
-
پشت و پناه
فرهنگ گنجواژه
حامی.
-
جستوجو در متن
-
تکیهگاه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بالش، متکا، مخده، ۲. اتکا، نقطه اتکا، گرانیگاه ۳. پشتوپناه، پشتیبات، حامی ۴. تکیهگه