کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مثل توروپارچه پشته بندی سوراخ دارکردن
دیکشنری فارسی به عربی
شبک
-
واژههای همآوا
-
پُشته
لهجه و گویش تهرانی
صف، برآمدگی خاکریز، تپه: دو پشته =در دوصف.
-
جستوجو در متن
-
ریژ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) زمین پشته پشته .
-
ریژ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] riž زمین پشتهپشته.
-
بستاوند
لغتنامه دهخدا
بستاوند. [ ب ُ / ب َ وَ ] (اِ) بست . زمین پشته پشته را گویند که کتل و کریوه باشد. (برهان ). زمین پشته پشته را گویند که هموار نباشد و این لغت پشته وند بوده یعنی پشته مانند و شین آن با سین تبدیل یافته و بضم اول بهتر از فتح است . (انجمن آرا). زمین پشته ...
-
رش
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِ.) 1 - پشته ، تپه . 2 - زمین پشته پشته .
-
رش
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِ.) 1 - پشته ، تپه . 2 - زمین پشته پشته .
-
بستاوند
فرهنگ فارسی معین
(بُ وَ) ( اِ.) زمین پشته پشته .
-
stacker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشته، پشته ساز، تودهکننده، پشتهکن
-
stackers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشته، پشته ساز، تودهکننده، پشتهکن
-
تریوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarive راه پشتهپشته؛ راه ناهموار، پست و بلند.
-
بستاوند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] bostāvand ویژگی زمین پشتهپشته؛ زمین ناهموار؛ بشاورد.
-
کاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kāre ١. پشتواره؛ پشته.٢. پشتۀ علف یا هیزم.
-
اکاول
فرهنگ واژههای سره
پشته ها