کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پس نواخت یکسان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
colon 2, segmented intestine
پسروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] 1. بخشی از فراخرودۀ مهرهداران که بین کورروده و راستروده قرار دارد 2. بخش دوم رودۀ حشرات متـ . کولون
-
trailing rail
پسریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] یکی از ریلهای دو طرف درز اتصال که با توجه به جهت قراردادی عبور قطارها از خط، قبل از پیشریل قرار میگیرد
-
epigenesis
پسزایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نظریهای که بر مبنای آن فرایند تشکیل رویان یا جنین، حاصل تغییر تدریجی تخم است
-
epigenetic
پسزایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به پسزایش
-
spill-back
پسزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] وضعیتی که بهویژه در مورد وسایل نقلیۀ عمومی طویل در تقاطعهای متوالی و کمفاصله روی میدهد و در آن به دلیل قفل شدن تقاطع چراغدار و عدم امکان عبور وسیلۀ نقلیۀ عمومی داخل تقاطع، وسیلۀ نقلیۀ عمومی بعدی نمیتواند به آن منطقه...
-
پس زدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] ← پسزنی 2
-
reject
پسزده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از جریان ورودی که از غشای تراوا عبور نمیکند و دربردارندۀ ناخالصیها و آلایندههایی مثل ترکیبات آلی و یونها و مواد کلوئیدی است
-
background
پسزمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، سینما و تلویزیون، هنرهای تجسمی] [زبانشناسی] آنچه به صحنهآرایی و ایجاد موارد حاشیهای در کنار پیام اصلی مربوط میشود [سینما و تلویزیون] معمولاً دورترین سطح نسبت به دوربین در هر نما یا صحنه [هنرهای تجسمی] عناصری تصویری که در ترکیببندی ...
-
regurgitation
پسزنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] برگشت جریان یک مایع به عقب، یعنی در جهتی خلاف جهت طبیعی آن
-
back formation
پسسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهسازی از طریق حذف بخشی از واژه که وند انگاشته میشود متـ . اشتقاق معکوس
-
postimpact skid distance
پسسُرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مسافت سُرش وسیلۀ نقلیه پس از برخورد یا تصادف
-
postimpact velocity
پسسرعت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سرعت وسیلۀ نقلیه پس از برخورد یا تصادف
-
backward
پسسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] در مورد جهت ارسال پیام و نشانک/ سیگنال و مانند آن، به طرف عقب
-
afterburning/ afterburn
پسسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تزریق و احتراق سوخت اضافی در اگزوز موتور جت که باعث افزایش رانش آن میشود
-
backward pass
پسشماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] محاسبۀ دیرترین آغاز و دیرترین پایان فعالیتهای ناتمام شبکه