کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پس اوکند، پس اوگند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
aft 2
پس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عقب یا نزدیک یا به سمت پاشنۀ شناور
-
پِسْ
لهجه و گویش گنابادی
pes در گویش گنابادی یعنی دارایی ، ثروت ، مال ، اندوخته ، پول
-
retroreflector
پسبازتابگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری اپتیکی که باریکۀ نور را در همان راستای فرود بازمیتاباند
-
پسبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید پسبَر
-
dry port
پسبندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پایانه و منطقهای در داخل خشکی که به یک یا چند بندر متصل میشود و نیازهای مناطق صنعتی و تجاری را ازطریق جاده یا راهآهن سراسری تأمین میکند
-
backscattering
پسپراکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پراکندگی تابش یا ذرات یا امواج الکترومغناطیسی در زاویهای بزرگتر از 90 درجه
-
postcuring
پسپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مرحلۀ نهایی پخت برخی از محصولات متـ . پخت تکمیلی
-
backbonding, back donation
پسپیوندش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایندی که در آن الکترونها از یک اوربیتال اتمی در یک اتم به اوربیتال پادپیوندی پی در اتمی دیگر یا لیگاند حرکت میکنند
-
afterglow, afterlight
پستاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قـوس گستـردهای از نور تابشی (radiant glow) که در اوایل فلق یا اواخر شفق در بالای ابرهای مرتفع مشاهده میشود
-
back projection, rear projection, back screen projection
پستابش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایش تصاویر پسزمینه با قرار دادن فراتاب در پشت پردۀ نیمهشفافی که در پسزمینۀ صحنه قرار دارد
-
trypomastigote
پستاژک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] خصوصیت ظاهری تکیاختۀ تریپانوزوم در مرحلهای از تکوین که در آن کینتوپلاست (kinetoplast) در پشت هسته قرار دارد و پردۀ مواج (undulating membrane) کامل است
-
metaxylem
پسچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] چوب نخستینی که در مراحل پایانی نمو چوب تشکیل میشود
-
metaphase
پسچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دومین مرحلۀ تقسیم یاختهای که در طی آن غشای هسته در هم میریزد و فامتن با میانپارها (centromere) به رشتههای دوک (spindle) میچسبند
-
back office
پسخان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] فنّاوریها و خدمات و منابع انسانیای که به مدیریت اجرایی سامانههای ارتباطی کمک میکنند متـ . عملیات پسخان
-
dorsifelexion
پسخمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] خمش یا تا کردن بخشی از اندام، از مچ پا یا مچ دست، در جهت معکوس