کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسماند میان پرتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
industrial waste, manufacturing waste
پسماند صنعتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند ناشی از فعالیتها یا فرایندهای صنعتی
-
garbage
پسماند غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند زیستتخریبپذیر (biodegradable) حاصل از فعالیتهای مرتبط با تولید و مصرف غذا
-
putrescible waste
پسماند فاسدشدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← پسماند پوسیدنی
-
ferroelectric hysteresis, dielectric hysteresis, electric hysteresis
پسماند فِرّوالکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قطبش برجایمانده از مواد فرّوالکتریکی پس از حذف میدان الکتریکی پیشین
-
piezoelectric hysteresis
پسماند فشاربرقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] رفتار پسماندی بلور فشاربرقی/ پیزوالکتریکی که قطبش الکتریکی آن علاوه بر تنش مکانیکی به پیشینۀ تنشهای اعمالشده بستگی دارد متـ . پسماند پیزوالکتریکی
-
agricultural waste
پسماند کشاورزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند حاصل از فعالیتهای کشاورزی
-
inorganic waste
پسماند معدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد معدنی دورریختهشده شامل شن و نمک و آهن و کلسیم، درصورتیکه بسیار جزئی تحت تأثیر ریزاندامگانها قرار گرفته باشند
-
incompatible waste
پسماند ناسازگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماند خطرناکی که بهخودیخود در محل یا در مجاورت یا اختلاط با مواد یا پسماندهای دیگر ممکن است واکنش دهد و اثرات نامطلوب بر جای گذارد
-
reactive waste
پسماند واکنشگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماندی که در حالت عادی ناپایدار است و با آب یا هوا بهشدت واکنش میدهد و ممکن است مواد سمی یا انفجاری تولید کند
-
windrow
پشتهپسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد فسادپذیر انباشتهشده در حجم زیاد
-
waste disposal
دفع پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایند قاعدهمند دورریزی مواد بیمصرف یا ناخواسته
-
waste management
مدیریت مواد پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] عملیات واپایش و فراوری پسماند متـ . پسمانداری
-
integrated solid waste management, integrated waste management
مدیریت یکپارچۀ پسماند جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ترکیبی از روشهای گوناگون مدیریت پسماند جامد شامل کاهشدرمبدأ و بازچرخش و احتراق و دفن و پوسش
-
waste minimization
کمینهسازی پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فعالیت منتهی به کاهش تولید پسماند، بهخصوص در واحدهای صنعتی
-
waste collection
جمعآوری پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] عملیات برداشت پسماند از منابع تولید و بارگیری و حمل آن تا محل پردازش یا ایستگاه انتقال یا محل دفع