کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسر بکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پسر نوح
لغتنامه دهخدا
پسر نوح . [ پ ِ س َ رِ ] (اِخ ) پسران نوح چند تن بودند بنام سام و حام و یافث و کنعان و کنعان کافر بود و چون پسر نوح مطلق در شعر و غیر آن گویند غرض کنعان است . مؤلف مجمل التواریخ والقصص گوید: پس طوفان برآمدن گرفت از بالا و زیر پسر نوح ، کنعان و بدیگر...
-
پسر هند
لغتنامه دهخدا
پسر هند. [ پ ِ س َ رِ هَِ ] (اِخ ) معاویه : داستان پسر هند مگر نشنیدی که از سرکشی او به پیمبر چه رسید.
-
خوش پسر
لغتنامه دهخدا
خوش پسر. [ خوَش ْ / خُش ْ پ ِ س َ ] (اِ مرکب ) پسر خوشگل . امرد. پسر زیباروی . ساده : و در موضع سقاة هر خوش پسری ظریف منظری ... کمر بر میان بسته ... (جهانگشای جوینی ).گروهی نشینند با خوش پسرکه ما پاکبازیم و صاحبنظر. سعدی .آن خوش پسر برآمد از خانه می ...
-
دختر پسر
دیکشنری فارسی به عربی
حفيدة
-
پسر کهتر
دیکشنری فارسی به عربی
حامل ادواة الجولف
-
پسر دختر
دیکشنری فارسی به عربی
حفيد
-
دوست پسر
دیکشنری فارسی به عربی
خليل
-
پسر بچه
دیکشنری فارسی به عربی
طفل , فتي , ولد
-
پسر مانند
دیکشنری فارسی به عربی
طفولي
-
پسر بچگی
دیکشنری فارسی به عربی
فتوة
-
پسر برادر
دیکشنری فارسی به عربی
ابن الاخ
-
پسر خواهر
دیکشنری فارسی به عربی
ابن الاخ
-
پسر زن
دیکشنری فارسی به عربی
ابن الزوجة
-
پسر شوهر
دیکشنری فارسی به عربی
ابن الزوجة
-
پسر تعمیدی
دیکشنری فارسی به عربی
فليون