کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پوست پسته ای
لغتنامه دهخدا
پوست پسته ای . [ ت ِ پ ِ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی مرکب ) منسوب به پوست پسته . و این پوست در رنگ کردن پشم قالی بکار است . || رنگ سبز روشن و خوش .
-
پسته فندق ترشی
لهجه و گویش تهرانی
چیز عجیب غریب
-
جستوجو در متن
-
pistachio
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته، درخت پسته
-
فستقی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به فستق) [معرب، فارسی] [قدیمی] fostoqi به رنگ مغز پسته (= سبز مایل به زرد)؛ پستهای.
-
peiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
semoted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
pistaches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
pissant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
potties
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
plaister
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
فستق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: پسته] (زیستشناسی) [قدیمی] fostoq = پسته
-
pistache
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
pesach
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
pesah
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته
-
pistacia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته