کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسانداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پسانداز
مترادف و متضاد
اندوخته، پسافت، پسافکند، ذخیره، صرفهجویی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پسانداز
واژگان مترادف و متضاد
اندوخته، پسافت، پسافکند، ذخیره، صرفهجویی
-
واژههای مشابه
-
پسانداز کردن
واژگان مترادف و متضاد
اندوختن، ذخیره کردن، صرفهجویی کردن
-
واژههای همآوا
-
پس انداز
فرهنگ فارسی معین
(پَ اَ) (اِ.) ذخیره ، اندوخته .
-
پس انداز
لغتنامه دهخدا
پس انداز. [ پ َ اَ ] (ن مف مرکب )ذُخر. ذخیره . پس افکند. پس اوگند. یخنی . نهاده . چیز نهادن کرده . اندوخته . الفغده . دست پس . پس دست . پستائی .- صندوق پس انداز ؛ صندوقی که در آن نقد حاصل از صرفه جوئی در خرج نهند.
-
پس انداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pas[']andāz ۱. پسافکند؛ پسافکنده؛ اندوخته؛ ذخیره.۲. (اقتصاد) پولی که از صرفهجویی در هزینه برای روز مبادا ذخیره کنند.
-
پس انداز
لهجه و گویش تهرانی
ذخیره
-
جستوجو در متن
-
پس اِنّاز
لهجه و گویش بختیاری
pas-ennâz پسانداز، ذخیره.
-
پَسُفت
لهجه و گویش بختیاری
pasoft پسانداز، ذخیره.
-
قُلَّه
لهجه و گویش بختیاری
qolla پسانداز، ذخیره.
-
قُلَّه کردن
لهجه و گویش بختیاری
qolla kerdan پسانداز کردن، ذخیره کردن.
-
صرفهجویی
واژگان مترادف و متضاد
اقتصاد، پسانداز ≠ ولخرجی
-
اندوختن
واژگان مترادف و متضاد
پسانداز کردن، جمع کردن، ذخیره کردن