کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسافکند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پسافکند
مترادف و متضاد
۱. اندوخته، پسانداز، ذخیره
۲. میراث
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پسافکند
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندوخته، پسانداز، ذخیره ۲. میراث
-
واژههای همآوا
-
پس افکند
لغتنامه دهخدا
پس افکند. [ پ َ اَ ک َ ] (ن مف مرکب ) پس اوگند. پس افگند.ذخیره . پس افتاده . پس انداز. اندوخته . مانید. یخنی :هم بعلم خودش بده پندی [ کذا ]که ندارد جز این پس افکندی . اوحدی .|| میراث . (برهان قاطع).
-
پس افکند
واژهنامه آزاد
[pasafkand] چیزی که از کسی باقی بماند، ارث.
-
جستوجو در متن
-
پسانداز
واژگان مترادف و متضاد
اندوخته، پسافت، پسافکند، ذخیره، صرفهجویی
-
میراث
واژگان مترادف و متضاد
ارث، ترکه، پسافت، پسافکند، ماترک، متروکات، مردهریگ