کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پریون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پریون
/paryun/
معنی
بیماری خارش پوست بدن؛ جَرَب؛ گری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پریون
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) گر، جرب .
-
پریون
لغتنامه دهخدا
پریون . [ پ َ ] (اِ) علتی باشد با خارش که آنرا «گر» گویند و بعربی جرب خوانند.(برهان قاطع). خارش . قوباء. (زمخشری ). پریون : پارسی قوباپریون باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). سوم آفتهائی است که اندر پوست پدید آید. از آن خراشیده شود. چون پریون که بتازی قوبا...
-
پریون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بریون› (طب قدیم) paryun بیماری خارش پوست بدن؛ جَرَب؛ گری.
-
جستوجو در متن
-
پریوت
لغتنامه دهخدا
پریوت . [ پ َ ] (اِ) صاحب فرهنگ شعوری بنقل از لغت نعمت اﷲ گوید: بیماری ای است که در زیر ناخن پیدا آید و بترکی آنرا قورل غان گویند یعنی داخس . و ظاهراً این کلمه مصحف پریون است و پریون نیز بمعنی قوباء است نه بیماری ناخن .
-
جرب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) jarab نوعی بیماری پوستی واگیردار که باعث سوزش و خارش پوست بدن و پیدا شدن جوشهای بسیارریز روی پوست میشود. انگل آن در زیر پوست بدن سوراخهایی ایجاد میکند؛ پریون؛ گری؛ گال.
-
اکریون
لغتنامه دهخدا
اکریون . [ ] (اِ) نام علتی است که آنرا به تازی قوبا و به هندی داد گویند. (آنندراج ). نام بیماریی است که به دو سبب بروز می کند یکی بعلت خلط فاسد و دیگری بعلت قوت طبیعت . آنرا اردفن و پریون و به هندی داد و به تازی قوبا گویند. (از شعوری ج 1 ورق 122). و ...
-
انروب
لغتنامه دهخدا
انروب . [ اَ ] (اِ) جوششی است که بعربی قوبا خوانند و بعضی گویند جوششی است که آن را بفارسی گر و به تازی جرب خوانند. انزوب . (از برهان قاطع) (از هفت قلزم ). درد که پوست را از غایت خارش درشت و آواره گرداند و آن را بریون و پریون و کیوارون نیز گویند. (شرف...