کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پریم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پریم
معنی
(پِ) [ فر. ] (اِ.) علامتی به این شکل « َ » در ریاضیات که بر بالای سمت راست یک حرف قرار می گیرد به معنی : الف - نخستین مشتق یک تابع . ب - نخستین نقطه یا مقداری که از جهت هایی مشابه نقطه یا مقدار مورد نظر است .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پریم
فرهنگ فارسی معین
(پِ) [ فر. ] (اِ.) علامتی به این شکل « َ » در ریاضیات که بر بالای سمت راست یک حرف قرار می گیرد به معنی : الف - نخستین مشتق یک تابع . ب - نخستین نقطه یا مقداری که از جهت هایی مشابه نقطه یا مقدار مورد نظر است .
-
پریم
لغتنامه دهخدا
پریم . [ پ َ ] (اِخ ) فریم . قصبه ٔ ناحیت کوه قارن است [ به دیلمان ] و مستقر سپهبدان بلشکرگاهی است بر نیم فرسنگ از شهر. و اندر وی مسلمانان اند و بیشتر غریب اند پیشه ور و بازرگان زیراک مردمان این ناحیت جز لشکری و برزیگر نباشد. (حدود العالم ).
-
پریم
لغتنامه دهخدا
پریم . [ پ ِ ] (اِخ ) (کوه ...) کوه مرتفعی است در ولایت سالونیک از سلسله ٔ کوههای ورودوب در حدود بلغارستان و قله ٔ آن بنام یل تپه دارای 2681 گز ارتفاع است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
پریم
لغتنامه دهخدا
پریم . [ پ ِ ] (اِخ ) جزیره ای است در منتهای جنوبی بحر احمر در بغاز باب المندب بدرازای 12000 گز و پهنای 5000 گز و آنرا بندری زیباست و انگلیسان در 1857 این جزیره را غصب کردند. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
پریم
لغتنامه دهخدا
پریم . [ پْری / پ ِ ] (اِخ ) نام یکی از ژنرالهای اسپانیا در زمان ایزابل . او یکی از طرفداران تجدد بوده است پس از آنکه به او لقب کنتی و مقام ژنرالی داده بودند در 1844 م . او را حبس کردند و در 1853 م . آنگاه که میان روسیه و دولت عثمانی در کریمه جنگ پیو...
-
پریم
لغتنامه دهخدا
پریم . [ پْری / پ ِ ] (اِخ ) (دن ژوان ) مرد سیاسی و سردار اسپانیولی . متولد دررس بسال 1814 م . وی یکی از مسببین سقوط ایزابل دوم است چون اختیار امور ملکی را بدست گرفت درصدد برآمد که پادشاهی برای اسپانی بیابد و به خاندان هوهن زولرن رجوع کرد این اقدام س...
-
واژههای مشابه
-
اصفهبد پریم
لغتنامه دهخدا
اصفهبدپریم . [ اِ ف َ ب َ / ب ُ دِ پ َ ] (اِخ ) رجوع به اصفهبد فریم و اصفهبد رستم بن شهریاربن شروین شود.
-
جستوجو در متن
-
primevrin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پریم ورین
-
لاکش
لغتنامه دهخدا
لاکش . [ ک ِ] (اِ) ظاهراً «شُسه ٔ» امروزی است که در دو طرف جوئی دارد برای فاضل آب : و اول کسی که بر طبرستان راه لاکش پدید کرد از پریم تا ساری و از ساری تا گرگان اصفهبد شروین بود. (تاریخ طبرستان . ظاهراً).
-
اصفهبد فریم
لغتنامه دهخدا
اصفهبد فریم . [ اِ ف َ ب َ / ب ُ دِ ف ِرْ ری ] (اِخ ) اصفهبد پریم . رجوع به اصفهبد رستم بن شهریاربن شروین ، و ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 385 و 383 شود.
-
سپهبد شهریارکوه
لغتنامه دهخدا
سپهبد شهریارکوه . [ س ِ پ َ ب ُ / ب ُ دِ ش َ ] (اِخ ) پادشاهان ناحیت کوه قارن بدیلمان و مقر آنان به قصبه ٔ پریم بلشکرگاهی است بر نیم فرسنگی . رجوع به حدود العالم چ دانشگاه تهران ص 147 و رجوع به اسپهبدان طبرستان شود.
-
آب استه
لغتنامه دهخدا
آب استه . [ ] ( ) و اندر نواحی وی [ قصبه ٔ پریم در جبل قارن ] چشمه های آبست که بیک سال اندر، چندین بار بیشترین مردم این ناحیت بدانجا شوند، آب استه با نبید و رود و سرود و پای کوفتن و آنجا حاجتها خواهند از خدای و آن را چون تعبدی دارند و باران خواهند بو...
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) رستم بن شهریاربن شروین . معاصر شمس المعالی قابوس بن وشمگیر (356 - 403 هَ . ق .) بود و در کوهستان فریم (پریم ) و شهریارکوه قایم مقام پدر شد. (از مقدمه ٔ مرزبان نامه از تاریخ طبرستان نسخه ٔ کتابخانه ٔ ملی پاریس ورق 1...