کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرچاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرچاره
/porčāre/
معنی
پرحیله؛ پرمکر؛ حیلهگر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرچاره
لغتنامه دهخدا
پرچاره . [ پ ُ رَ / رِ ] (ص مرکب ) مُدبّر.
-
پرچاره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] porčāre پرحیله؛ پرمکر؛ حیلهگر.
-
جستوجو در متن
-
پرمکر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] pormakr ۱. پرحیله؛ پرفریب.۲. پرچاره.
-
پرحیله
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] porhile ۱. پرمکر؛ نیرنگباز.۲. پرچاره.
-
زن بارگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) zanbāregi زندوستی؛ زنبازی: ◻︎ جوانان بیشتر زنباره باشند / در آن زنبارگی پرچاره باشند (فخرالدیناسعد: ۵۵).