کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرپین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرپین
لغتنامه دهخدا
پرپین . [ پ َ ] (اِ)ماه پروین را گویند و بعربی جدوار خوانند. (برهان ). || عملی است که مردمی از اهل دعا برای شفاء کسی که سگ هار گزیده ادّعا کنند و یا دفع پریان وجنّیان ، و در بعض قراء قزوین و زنجان باشند و عامل آنرا پرپین چی و پرپین گر نامند.و ترکان ع...
-
واژههای مشابه
-
پرپین چی
لغتنامه دهخدا
پرپین چی . [ پ َ] (ص ) عامل ِ پرپین . پارپولچی . رجوع به پرپین شود.
-
پرپین گر
لغتنامه دهخدا
پرپین گر. [ پ َ گ َ ] (ص ) پرپین چی . رجوع به پرپین شود.
-
جستوجو در متن
-
پرش
لغتنامه دهخدا
پرش . [ پ ِ ] (اِخ ) دربند پیرنه ٔ شرقی که جاده ٔ پرپین یان به اورگل از آن گذرد. و نام کنت نشین قدیم فرانسه متعلق به حکومت «من ». کرسی آن مُرتانْی و محل تربیت اسبهای پرشی است .
-
ماپروین
لغتنامه دهخدا
ماپروین . [ پ َرْ ] (اِ مرکب ) مخفف ماه پروین است و آن بیخی باشد که دفع سموم و زهر عقرب و مار کند و آنرا به عربی جدوار خوانند. (برهان ). مخفف ماه پروین و آن بیخ گیاهی است که دفع سموم کند بنفش آن معتبر باشد و آن را ژدوار نیز گویند و جدوار معرب آن است ...
-
پیرنه
لغتنامه دهخدا
پیرنه . [ رِ ن ِ ] (اِخ ) نام سلسله جبالی میان مملکت فرانسه و اسپانیا تقریباً بطول 430 هزار گز از پرپین یان تا باین . صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد:پیرنه ، یکی از بزرگترین سلاسل جبال اروپاست و در طرف شمال اسپانیول بین بحر سفید و اقیانوس اطلس از جهت مشر...
-
چی
لغتنامه دهخدا
چی . (ترکی ، پسوند) در ترکی پسوند نسبت شغلی است و دارنده و متصدی معنی میدهد چون در آخر کلمه درآید به معنی «گر» و «کار» فارسی باشد و گویا همان است که ما در گوانجی و میانجی داریم و ترکان نیز از ما گرفته اند چه علاوه بر دو شاهد گوانجی و میانجی در زبان ا...