کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرویز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خسرو پرویز
لغتنامه دهخدا
خسرو پرویز. [ خ ُ رَ / رُو پ َرْ ] (اِخ ) وی یکی از پادشاهان ساسانی است که از طریق «وستهم » و «وندوی » دو نفر از بزرگان ایران پس از خلع هرمز بپادشاهی رسید. خسروپرویز در این روزگار به آذربایجان بود و چون بشاهی رسید شتابان به تیسفون رفت و در سال 590 م ...
-
خرداد پرویز
لغتنامه دهخدا
خرداد پرویز. [ خ ُ پ َ ] (اِخ ) نام یکی از شاهان ساسانی است بنابر قول مجمل التواریخ و القصص : پادشاهی خرداد پرویز یک سال بوده گویند بمرد و نیز روایتی است که کسری نامی دیگر بنشاندند از فرزندان اردشیر بابک وپس بکشتند. (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 73...
-
پران پرویز
واژهنامه آزاد
اسم روستای در شهرستان پل دختر لرستان
-
شهریزاد و پرویز
لغتنامه دهخدا
شهریزاد و پرویز. [ ش َ دُ پ َرْ ] (اِخ ) نام داستانی ایرانی که در قدیم آنرا بعربی ترجمه کرده اند. (ابن الندیم ).
-
پرویز و کیقباد
فرهنگ گنجواژه
پادشاهان قدیم.
-
جستوجو در متن
-
گنج خسروی
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ خُ رَ) (اِمر.) نام گنج سوم از هفت گنج خسرو پرویز.
-
گنج خضرا
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ خَ) (اِمر.) نام گنج ششم از گنج های خسرو پرویز.
-
گنج عروس
فرهنگ فارسی معین
(گَ. عَ) (اِمر.) نام گنج اول از گنج های خسرو پرویز.
-
راهزاد
لغتنامه دهخدا
راهزاد. (اِخ ) نام یکی از سرداران خسرو پرویز در جنگ با رومیان : و پرویز راهزاد پارسی را که از جمله ٔ بزرگان بود با دوازده هزار مرد بجنگ هرقل فرستاد و راهزاد چون شکل کار بدید نامه ای نبشت با پرویز که لشکر روم بسیارند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 105).
-
شارویه
لغتنامه دهخدا
شارویه . [ ی َ / ی ِ ] (اِخ ) نام پسر خسرو پرویز است که به شرویه و شیرویه اشتهار دارد. (فرهنگ جهانگیری ). نام شیرویه پسر خسرو پرویز است که خسرو را کشت و اورا شیروهم گویند. (برهان ). شارونه هم بنظر آمده است . (از برهان قاطع). نام پسر خسرو پرویز است . ...
-
شبدیز
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (ص مر.) شب رنگ ، سیه فام ، نام اسب خسرو پرویز.
-
ابرواز
لغتنامه دهخدا
ابرواز.[ اَ ب َ ] (اِخ ) معرب کلمه ٔ پرویز، مانند ابرویز.
-
ابرویز
لغتنامه دهخدا
ابرویز. [ اَ ب َرْ ] (اِخ ) معرب پرویز. نام پادشاه ساسانی .
-
اپرواز
لغتنامه دهخدا
اپرواز. [ اَ پ َرْ ] (اِخ ) پرویز. ابرویز. ابرواز.
-
استاد
لغتنامه دهخدا
استاد. [ اُ ](اِخ ) یکی از نامداران ایران به زمان خسرو پرویز.