کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پروری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دین پروری
لغتنامه دهخدا
دین پروری . [ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) عمل دین پرور. پرورش دادن دین . عمل کردن به دین : نکردی خدای جهان را سپاس نبودی بدین پروری رهشناس . دقیقی .ترا کآمدستی به پیغمبری پذیرفتم از راه دین پروری . نظامی .چو آمد گه دعوی و داوری بدانش نمایی و دین پروری . ...
-
دون پروری
لغتنامه دهخدا
دون پروری . [ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دون پرور. تربیت دونان وناکسان . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دون پرور شود.
-
ذره پروری
لغتنامه دهخدا
ذره پروری . [ ذَرْ رَ /رِ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) چگونگی و عمل ذرّه پرور.
-
رعیت پروری
لغتنامه دهخدا
رعیت پروری . [ رَ عی ی َ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) صفت و عمل رعیت پرور. رعایت حال رعیت . (یادداشت مؤلف ). پرداختن به اصلاح امور و تأمین آسایش رعیت و ملت . رعیت نوازی . رجوع به رعیت و رعیت پرور شود.
-
سخن پروری
لغتنامه دهخدا
سخن پروری . [ س ُ خَم ْ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) عمل سخن پرور. شاعری : دلم بازبان در سخن پروری چو هاروت و زهره به افسونگری .نظامی .
-
مردم پروری
لغتنامه دهخدا
مردم پروری . [ م َ دُ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) تعهد امور مردم . پرورش مردم .
-
ملک پروری
لغتنامه دهخدا
ملک پروری .[ م ُ پ َ وَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ملک پرور. مملکتداری . کشورداری توأم با حسن تدبیر : از رحم عروس بخت این حرم حلال رانوخلفان فتح بین وارث ملک پروری . خاقانی .از فضیلت استعداد ملک پروری و شرف استبداد عدل گستری . (ترجمه ٔ محاسن اصفها...
-
ملت پروری
لغتنامه دهخدا
ملت پروری . [ م ِل ْ ل َ پَرْ وَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ملت پرور. در اندیشه ٔ رفاه و سعادت ملت بودن . و رجوع به ملت پرور شود.
-
معارف پروری
لغتنامه دهخدا
معارف پروری . [ م َ رِ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب )حالت و چگونگی معارف پرور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دانش پروری . و رجوع به معارف و معارف پرور شود.
-
بنده پروری
لغتنامه دهخدا
بنده پروری . [ ب َ دَ / دِ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) عمل بنده پرور. (فرهنگ فارسی معین ) : تو بندگی چو گدایان بشرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند.حافظ.
-
خویشتن پروری
لغتنامه دهخدا
خویشتن پروری . [ خوی / خی ت َ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) عمل تربیت نفس . || تن پروری . کنایه از خوشگذرانی . کنایه از تنبلی و بیقیدی .
-
دام پروری
لغتنامه دهخدا
دام پروری . [ پ َ وَ ] (حامص مرکب ) عمل دام پرور. تربیت دام . نگهداری دام . پرورش حیوانات اهلی . || (اِ مرکب ) آنجا که اهتمام بتربیت دام کنند. آنجا که نظارت بر پرورش دام کنند: بنگاه دام پروری ؛ مؤسسه ٔ ناظر بر تربیت و پرورش حیوانات اهلی .
-
دانش پروری
لغتنامه دهخدا
دانش پروری . [ ن ِ پ َ وَ ] (حامص مرکب ) عمل دانش پرور.
-
تن پروری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) tanparvari ۱. خوشگذرانی.۲. تنآسایی.
-
غم پروری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] qamparvari غمپرور بودن؛ پیوسته در غم و اندوه بودن.