کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پروتست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پروتست
/po(e)rotest/
معنی
۱. اعتراض.
۲. پرخاش.
۳. (بانکداری) اعتراض نسبت به نکول برات یا تٲخیر پرداخت وجه سفته و برات؛ واخواست.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پروتست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [انگلیسی: protest] po(e)rotest ۱. اعتراض.۲. پرخاش.۳. (بانکداری) اعتراض نسبت به نکول برات یا تٲخیر پرداخت وجه سفته و برات؛ واخواست.
-
پروتست
دیکشنری فارسی به عربی
احتجاج
-
جستوجو در متن
-
protest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتراض، پروتست، شکایت، واخواست رسمی، اعتراض کردن، واخواست کردن
-
احتجاج
دیکشنری عربی به فارسی
اعتراض , پروتست , واخواست رسمي , شکايت , واخواست کردن , اعتراض کردن
-
protests
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تظاهرات، اعتراض، پروتست، شکایت، واخواست رسمی، اعتراض کردن، واخواست کردن
-
اعتراض
لغتنامه دهخدا
اعتراض . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) آفت رسیدن به زن از جن یا بیماری که مانع از وطی آن گردد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). یقال : اعترض من امرأته ، با صیغه ٔ مجهول ؛ یعنی عارضه ٔ بیماری ازجن به زن رسید که مانع از وطی او گردید. (از متن اللغة). || پیش آمدن کس...