کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پروتئین تکیاختهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
protein concentration
غلظت پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] میزان پروتئین در واحد غذا که با ارزش غذایی و کیفیت منبع پروتئینی ارتباط مستقیم دارد
-
glycoprotein
قندپروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] پروتئینهایی که در ساختار خود یک یا چند دنبالۀ کربوهیدراتی دارند که با پیوند کووالانسی به آنها متصل است
-
protein quality
کیفیت پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] خصوصیتی مربوط به پروتئین که با نوع و مقدار آمینواسیدهای مطلوب موجود در آن نسبت مستقیم دارد
-
protein engineering
مهندسی پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] بهبود کیفیت خواص فیزیکی و شیمیایی یک پروتئین طبیعی برای استفاده از آن در فرایندهای زیستفنّاورانه
-
protein array
آرایۀ پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← تراشۀ پروتئین
-
protein value
ارزش پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] قابلیت پروتئین خوردهشده در ایجاد تراز نیتروژن، در مقایسه با پروتئین مبنا
-
protein chip, protein microchip, protein-protein interaction chip
تراشۀ پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] صفحهای که بر روی آن هزاران پروتئین به شکلی منظم تثبیت شدهاند و بهکمک آن میتوان برهمکنشهای پروتئینی را به تصویر کشید متـ . آرایۀ پروتئین protein array زیستتراشۀ پروتئین protein biochip ریزآرایۀ پروتئین protein micro...
-
protein fold
تابِ پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ساختار سهبعدی منحصربهفرد یک پروتئین که در حالت محلول شکل میگیرد
-
holoprotein
تامپروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] شکل عملکردی یک پروتئین شامل یک بخش پروتئینی خالص همراه با لیگاند یا لیگاندهایش
-
protein structure
ساختار پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ساختمان نهایی و تابیده و سهبعدی اتمهای سازندۀ یک پروتئین که شکل هندسی آن را در فضایی سهبعدی توصیف میکند
-
standard protein
پروتئین استاندارد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← پروتئین مبنا
-
fusion protein, fused protein
پروتئین الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← پروتئین آمیژهای
-
matrix protein, MP
پروتئین بستره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] پروتئینی غیرقندی که فضای بین ژنپوشه و پوشش ویروس را پر میکند
-
antitermination protein
پروتئین پادپایانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← پادپایانگر
-
protein folding
پروتئینتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] خودساماندهی خودانگیخته و بیواسطۀ یک رشتۀ بسپپتیدی واتابیده یا نوظهور بهصورت یک ساختار سهبعدی منحصربهفرد