کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرهیز کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
keep away
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور نگه داشتن، پرهیز کردن، پرهیز کردن از
-
احتذار کردن
فرهنگ واژههای سره
پرهیز کردن، دوری کردن
-
اجتناب
فرهنگ واژههای سره
دوری، پرهیز، گریز، پرهیز کردن
-
اعراض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'rāz ۱. روی برگردانیدن؛ رخ برتافتن.۲. دوری کردن؛ پرهیز کردن؛ پرهیز کردن از چیزی.
-
abstains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استراحت می کند، خودداری کردن، پرهیز کردن، امتناع کردن
-
abstaining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استعفای، خودداری کردن، پرهیز کردن، امتناع کردن
-
امتنع
دیکشنری عربی به فارسی
خودداري کردن (از) , پرهيز کردن (از) , امتناع کردن (از)
-
abstained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رد شد، خودداری کردن، پرهیز کردن، امتناع کردن
-
حذر کردن
واژگان مترادف و متضاد
پرهیز کردن، اجتناب کردن، دوری گزیدن، احتراز کردن، دوری کردن
-
اجتناب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ejtenāb دوری کردن؛ پرهیز کردن.
-
احتراز
فرهنگ واژههای سره
پرهیز کردن
-
abstain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استراحت کن، خودداری کردن، پرهیز کردن، امتناع کردن
-
رژیم داشتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← پرهیز کردن
-
رژیم گرفتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← پرهیز کردن
-
shun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاموش، اجتناب کردن از، گریختن، پرهیز کردن از