کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرندینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرندینه
لغتنامه دهخدا
پرندینه . [ پ َ رَ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) رجوع به پرندین شود.
-
جستوجو در متن
-
پرندین
فرهنگ فارسی معین
(پَ رَ دِ) [ پرند + ین ، پس . نسبت = پرندینه ] (ص نسب .) آن چه از پرند درست کنند، هر چه از حریر سازند، پرندینه .
-
پرندین
لغتنامه دهخدا
پرندین . [ پ َ رَ ] (ص نسبی ) هرچیز که از حریر سازند. (برهان ). هرچه از پرند سازند. آنچه از پرند دوزند. (فرهنگ رشیدی ). پرندینه : ز هر سو بی اندازه در وی بجوش بتان پرندین بر حله پوش .اسدی .