کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرندهنگری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bird watching
پرندهنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تماشای پرندگان به قصد تفریح یا اهداف علمی
-
واژههای مشابه
-
پرنده
واژگان مترادف و متضاد
طایر، طیر، مرغ
-
پرنده
فرهنگ فارسی معین
(پَ رَ دِ) (ص فا.) هر جانوری که می پرد، مرغ ، طیر. ج . پرندگان .
-
پرنده
لغتنامه دهخدا
پرنده . [ پ َرَ / رْ رَ دَ / دِ ] (نف ) طَیر. طائر. طائره . مُرغ . مقابل چرنده : و از درختان میوه ها پدید می آید و همه بزیر میریزد و خشک میشود و هیچ خریدار نباشد نه چرنده و نه پرنده . (قصص الانبیاء). و مر باز راحشمتی است که پرندگان دیگر را نیست . (نو...
-
پرنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) (زیستشناسی) [قدیمی] parande ١. پروازکننده.٢. (اسم) هر جانوری که در هوا پرواز کند.۳. هر جانوری از خانوادۀ پرندگان.
-
پرنده
دیکشنری فارسی به عربی
طير
-
پرنده
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: mor / paranda طاری: peranda طامه ای: paranda طرقی: peranda کشه ای: paranda نطنزی: perenda
-
whale watching
نهنگنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مشاهدۀ نهنگها و سایر پستانداران دریایی در زیستگاههای طبیعیشان
-
shark watching, shark tourism
کوسهنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی طبیعتگَردی که در آن گردشگران به تماشای نحوۀ زندگی و رفتار کوسهماهیها در مناطق خاص میپردازند
-
otoscopy
گوشنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] معاینۀ گوش بهویژه پردۀ آن با گوشبین متـ . معاینه با گوشبین otoscopic examination
-
Negri body
جسم نِگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] اجسام گنجیدۀ گرد یا تخممرغیشکل که در میانیاخته و گاهی در پییاختههای آلوده به ویروس هاری افراد مبتلا، پس از مرگ آنها، دیده میشود
-
backcasting
پسنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] حرکت روبهعقب از آیندهای ممکن برای پی بردن به علل وقوع یا نحوۀ دست یافتن به آن
-
introspection
دروننگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آگاهی از حالات و احساسات خود و ثبت آنها
-
forecasting
پیشنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] برآوردی احتمالی از وقوع پدیدهای در آینده