کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرشکال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرشکال
/poršakāl/
معنی
= بارسات
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرشکال
لغتنامه دهخدا
پرشکال . [ پ ُ ش َ ] (اِ) موسم باد و بارانهای هندوستان . برسات . بساره : گهی ابر تر و گاهی ترشح گونه گه باران بیا در چشم من بنگر هوای پرشکالی را. طالب آملی .و صاحب برهان و غیاث اللغات آنرا پشکال ضبط کرده اند.
-
پرشکال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) poršakāl = بارسات