کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرسو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرسو
/porsu/
معنی
۱. پرنور؛ پرروشنایی.
۲. [مجاز] دارای قدرت بینایی زیاد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرسو
لغتنامه دهخدا
پرسو. [ پ ُ ] (ص مرکب ) پرنور. مقابل کم سو: چراغی پرسو. چشمی پرسو.
-
پرسو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ کمسو] porsu ۱. پرنور؛ پرروشنایی.۲. [مجاز] دارای قدرت بینایی زیاد.
-
واژههای همآوا
-
پرث و
لغتنامه دهخدا
پرث و. [ پ َ ث َ وَ ] (اِخ ) پارت ، پهل ، پهلو. رجوع به پارت شود.
-
جستوجو در متن
-
پرسوئی
لغتنامه دهخدا
پرسوئی . [ پ ُ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی پرسو. پرنوری . مقابل کم سوئی .