کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرسنل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرسنل
/personel/
معنی
مجموع کارمندان یک اداره یا یک سازمان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اعضا، عضو، کادر، کارمند
دیکشنری
staff
-
جستوجوی دقیق
-
پرسنل
واژگان مترادف و متضاد
اعضا، عضو، کادر، کارمند
-
پرسنل
فرهنگ فارسی معین
(پِ سُ نِ) [ فر. ] (اِ.) مجموع افراد یک مؤسسه یا کارکنان بخش خاصی از آن ، کارکنان . (فره ) .
-
پرسنل
لغتنامه دهخدا
پرسنل . [ پ ِ س ُ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) مجموع کارمندان یک اداره .- اداره ٔ پرسنل ؛ اداره ٔ کارگزینی .
-
پرسنل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: personnel] personel مجموع کارمندان یک اداره یا یک سازمان.
-
پرسنل
دیکشنری فارسی به عربی
موظفون
-
جستوجو در متن
-
surveilling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل
-
paramedian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل
-
rehires
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل
-
urgers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل
-
management personnel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل مدیریت
-
military personnel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل نظامی
-
trouser press
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل شلوار
-
pants presser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل شلوار
-
personnel carrier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسنل حامل