کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرستشگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرستشگاه
/parastešgāh/
معنی
جای پرستش و عبادت؛ معبد؛ عبادتگاه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پرستشکده، عبادتگاه، معبد
دیکشنری
sanctuary, temple
-
جستوجوی دقیق
-
پرستشگاه
واژگان مترادف و متضاد
پرستشکده، عبادتگاه، معبد
-
sanctum 1, sanctuary 3, shrine 1
پرستشگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر مکان و بنایی برای عبادت و پرستش مانند معبد و مسجد و کلیسا
-
پرستشگاه
فرهنگ فارسی معین
(پَ رَ تِ) (اِمر.) معبد، جای عبادت .
-
پرستشگاه
لغتنامه دهخدا
پرستشگاه . [ پ َ رَت ِ ] (اِ مرکب ) معبد. صومعه . عبادت جای . عبادت گاه .
-
پرستشگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پرستشگه، پرستشکده› parastešgāh جای پرستش و عبادت؛ معبد؛ عبادتگاه.
-
پرستشگاه
دیکشنری فارسی به عربی
معبد
-
واژههای مشابه
-
bark shrine/ barque shrine
پرستشگاه زورقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گونهای معبد کوچک به شکل قایقی که دماغه و پاشنۀ آن با نمادهای یک خدا تزیین شده و اتاقک آن حاوی پیکرۀ آن خداست
-
peak sanctuary
پرستشگاه فرازکوهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هریک از مکانهای آیینی مینوسی، بدون سازههای یادمانی، در کوههای جزیرۀ کِرِت که در آنها نهشتههایی حاوی پیشکشهای نذری متعلق به 2000 تا 1450 پیش از میلاد یافت شده است
-
پرستشگاه موقت
دیکشنری فارسی به عربی
معبد
-
پرستشگاه یهود
دیکشنری فارسی به عربی
معبد يهودي
-
جستوجو در متن
-
prosabbath
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرستشگاه
-
psalmless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرستشگاه
-
prelateship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرستشگاه