کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرستارخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرستارخانه
/parastārxāne/
معنی
محلی در آموزشگاهها و سربازخانهها که بیماران همان مکان را در آنجا معالجه و پرستاری کنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرستارخانه
لغتنامه دهخدا
پرستارخانه . [ پ َ رَس ْ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دارالفقراء. دارالمساکین . || جائی به مدارس و سربازخانه ها که بیماران همان بنگاه را در آن پرستاری کنند. (فرهنگستان ) .
-
پرستارخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) parastārxāne محلی در آموزشگاهها و سربازخانهها که بیماران همان مکان را در آنجا معالجه و پرستاری کنند.