کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرده 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
act
پرده 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] 1. بزرگترین واحد تقسیم نمایشنامه که خود به چند صحنه تقسیم میشود 2. واحد تقسیم صحنهها
-
جستوجو در متن
-
آنونس
فرهنگ واژههای سره
پیش پرده، پیش پرده
-
باشام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bāšām هر نوع پرده، خواه پردۀ خانه یا پردۀ ساز.
-
طبلة الاذن
دیکشنری عربی به فارسی
پرده گوش , پرده صماخ
-
curtain raiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرده، پیش درامد نمایش، پیش پرده
-
شاشة
دیکشنری عربی به فارسی
پرده , روي پرده افکندن , غربال , غربال کردن
-
membranaceous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غشایی، دارای غشاء پرده، پرده غشایی
-
eardrum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشه گوشه، پرده گوش، پرده صماخ
-
هاتک
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ ع . ] (اِفا.) پرده درنده ، پرده در.
-
patagium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاتاژیوم، پرده، پوسته، شامه، پرده پای پرندگان
-
patagia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاتاگیا، پرده، پوسته، شامه، پرده پای پرندگان
-
plage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرده
-
screel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرده
-
diaplasis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرده