کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرخطر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرخطر
/porxatār/
معنی
۱. بسیار خطرناک؛ پربیموهراس.
۲. خطیر؛ مهم.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
venturesome
-
جستوجوی دقیق
-
پرخطر
لغتنامه دهخدا
پرخطر. [ پ ُ خ َ طَ ] (ص مرکب ) خطیر. عظیم : طمع نیست کز بندگان تو باشم که کاریست بس پرخطر پادشاهی . رضی الدین نیشابوری .|| خطرناک . ترسناک . پربیم و هراس : بحکم ضرورت در پی کاروانی افتاد و برفت . شبانگه برسیدندبمقامی که از دزدان پرخطر بود. (گلستان چ...
-
پرخطر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] porxatār ۱. بسیار خطرناک؛ پربیموهراس.۲. خطیر؛ مهم.
-
پرخطر
دیکشنری فارسی به عربی
خطر
-
واژههای مشابه
-
high-risk situation
موقعیت پرخطر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هر مکان یا واقعه یا تجربۀ شناختی و هیجانی که احتمال مصرف مواد یا بازگشت به آن را افزایش دهد
-
جستوجو در متن
-
hyperhidrotic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرخطر
-
خطرناک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) هولناک ، پرخطر.
-
hazardous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطرناک، پرخطر، خطر ناک، خطیر
-
خطیر
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ ع . ] (ص .) 1 - باارزش ، ارجمند. 2 - پرخطر، دشوار.
-
خطر
دیکشنری عربی به فارسی
پرخطر , مخاطره اميز , خطرناک , پر مخاطره , ريسک دار
-
خطرناک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] xatarnāk ۱. ویژگی کسی یا چیزی که باعث خطر میشود؛ پرخطر.۲. [قدیمی] باارزش؛ پربها.
-
gateway drug theory, gateway theory, gateway hypothesis, gateway effect
نظریۀ مواد دروازهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] نظریهای مبنی بر این باور که مواد کمخطر و سبک ممکن است به مصرف مواد پرخطر و سنگین و همچنین ارتکاب جرم منجر شود
-
خطرناک
واژگان مترادف و متضاد
بحرانی، پرخطر، مخاطرهآمیز، پرمخاطره، حاد، خطیر، سخت، مهلک، کشنده، وخیم، هولناک ≠ بیخطر
-
brief encounter
تماس کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هرگونه تماس رودررو و کوتاه بین افسر عملیاتی و عامل اطلاعاتی در وضعیت مراقبتی پرخطر