کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرتابل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پرتابل
/portābl/
معنی
آنچه به راحتی قابل حملونقل است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرتابل
فرهنگ فارسی معین
(پُ بْ) [ فر. ] (ص .) ویژگی دستگاه یا وسیله ای که بتوان آن را با دست حمل کرد، دستی . (فره ).
-
پرتابل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: portable] portābl آنچه به راحتی قابل حملونقل است.
-
جستوجو در متن
-
single camera unit
واحد تولید تکدوربینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مجموعۀ گروه تولید و تجهیزات قابلحمل تولید ویدئویی شامل دوربین و دستگاه ضبط و وسایل نورپردازی و صدابرداری متـ . واحد تکدوربینه * در زبان فارسی برای این واحد تلویزیونی "واحد پرتابل" به کار رفته است