کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پراکندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پراکندگی
/parākandegi/
معنی
۱. پاشیدگی.
۲. پریشانی.
۳. تفرقه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. افتراق، پریشانی، تشتت، تفرق، تفرقه
۲. افشان، نثار
۳. انفکاک
۴. پاچیدگی، پاشیدگی، تلاشی
۵. پریشانی، نابسامانی
۶. انتشار، شیوع، پخش
۷. تواری ≠ جمعیت
دیکشنری
diffuseness, discursiveness, dispersal, dispersion, dissipation, distribution, excursiveness, percolation
-
جستوجوی دقیق
-
پراکندگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. افتراق، پریشانی، تشتت، تفرق، تفرقه ۲. افشان، نثار ۳. انفکاک ۴. پاچیدگی، پاشیدگی، تلاشی ۵. پریشانی، نابسامانی ۶. انتشار، شیوع، پخش ۷. تواری ≠ جمعیت
-
scattering
پراکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افت نشانک/ سیگنال براثر بینظمیهایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش
-
پراکندگی
لغتنامه دهخدا
پراکندگی . [ پ َک َ دَ / دِ ] (حامص ) پراگندگی . پریشانی . تفرّق . تفرقه . تشتت . شمل . تَذعذع . تبدد. شتات . شَت ّ. (منتهی الارب ). شَعَث . (دهار) (منتهی الارب ). افتراق . نَشر. انتشار. تَقعقع. (منتهی الارب ). استشتات : و داناست به مصالح جمع ساختن پ...
-
پراکندگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) parākandegi ۱. پاشیدگی.۲. پریشانی.۳. تفرقه.
-
پراکندگی
دیکشنری فارسی به عربی
تفرق , تفريق
-
واژههای مشابه
-
backscattering
پسپراکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پراکندگی تابش یا ذرات یا امواج الکترومغناطیسی در زاویهای بزرگتر از 90 درجه
-
acoustic scattering
پراکندگی آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پخششدگی امواج صوتی در جهات مختلف براثر بازتاب شکست و پراش نامنظم
-
diffuse scattering
پراکندگی پخشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هالههایی که پیرامون بازتابهای پرشدت براگ در نقش پراش پرتوِ ایکس از بلورها ظاهر میشوند
-
Coulomb scattering
پراکندگی کولنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پراکندگی ذرات باردار براثر برهمکنش الکتریکی
-
thermal scattering
پراکندگی گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پراکنده شدن پرتوهای ایکس یا الکترونها یا نوترونها براثر حرکت گرمایی اتمهای بلور
-
inelastic scattering
پراکندگی ناکشسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پراکندگی ناشی از برخورد ناکشسان
-
polydispersity
بسپراکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پهنای توزیع وزن مولکولی یک بسپار متـ . شاخص بسپراکندگی polydispersity index, polymolecularity index
-
forward scattering
پیشپراکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پراکندگی ذرات بهنحویکه زاویۀ پراکندگیشان بین صفر و 90 درجه است
-
scattering coefficient
ضریب پراکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← ضریب اتلاف